-
vaghti ke hasti !
چهارشنبه 6 بهمن 1389 23:24
salam bar hame roozi ke ehsas kardam hastm kheili be gozashte rabti nadarad' chon hamin emrooz bood.........................hengami ke bad az daghayegh tooooooolani belakhare vared 2nyae NET shodam. khodaya shokrrrrrrrrrrrrrrrrrrr cheghadr ehsase boooodan ghashang ast!!!!!!!!! natijeye akhlaghi:ghadre internet ra...
-
بنگر کجا نشسته ای
سهشنبه 30 آذر 1389 13:43
روی صندلی خیالم نشسته ای اما لیاقتش را نداری، به فردایت می نگری اما نگاهم را نداری، به زیر دستانت امر می کنی اما عدالتم را نداری، به دنیایت چنان چنگ می زنی گویی که فردایی نداری، پیرمردی پر زعصیانی و فرشتگان را می رانی، قلبی از سنگ داری و فرو دستان را می چزانی، گذشته ات را ز یاد برده ای و فقط آینده را می خوانی، همه را...
-
غیبت و حیرت
سهشنبه 29 تیر 1389 11:33
سلام به شما و همه اونای دیگه نمیخوام همین اول از کسی معذرت خواهی کنم،برای اینکه کسی منتظر معذرت خواهی من نیست.مدتهاست که نیستم، اما حالم توپه تا چشم دشمنان کور بشود(تئوری توطئه)! اتفاقات زیادی در این مدت رخ داد،روزهای تلخ و شیرین زیادی گذشتن و ما در معرض آزمون های مختلف قرار گرفتیم. وقتی که به روزهای گذشته نگاه میکنم...
-
تندیس
سهشنبه 14 اردیبهشت 1389 10:33
سلام تاریخ و گذشته هر دیاری با خود نام بزرگانی را زنده نگاه می دارد،مردان و زنانی که تا زنده بودند سعی در حفظ عظمت آن دیار داشتند. نامهایی که در تاریخ به جای می مانند نه به جهت آوازه ظاهر فرد بلکه به دلیل باطن قدرتمندشان بوده،بزرگان این مرز و بوم هم مطمئنا تلاش نکرده بودند تا بتوانند روزی تبدیل به تندیسی بی جان شوند...
-
اسکار... با تاکسی عشق
شنبه 11 اردیبهشت 1389 11:08
سلام پولدار باشه یا نباشه عاشق همسایه هاشه ! تقریبا همه این روزها این آهنگ رو برای یک بار هم که شده شنیدیم و یا این شبکه (فارسی 1) رو حداقل برای یک بار دیدیم، شبکه ای که خیلی ها رو مشتاق سریالهای کلمبیایی و کره ایش کرده. تقریبا روز های اولی که این شبکه رو دیدم همون موقع بود که خواستم مطلبی در مورد این شبکه بنویسم ،...
-
همینی که هست !!!
سهشنبه 31 فروردین 1389 15:14
سلام بر شما که نمیدونم هستید یا نیستید! یا بهتر بگم منو میبینید یا نه!! عرض به حضورتون که کلا بودن خیلی چیز خوبیه، البته منظورم حضور داشتنه ، مثل بودن در دنیا، کنار خونواده ،پیش دوستا، توی رستوران های با کلاس، مجالس جور وا جور مجوز دار و بقیه جاهای شرعی. آره خیلی خوش میگذره و آدم لذت میبره، اما فقط قرار گرفتن در این...
-
سالها می گذرند ...
دوشنبه 23 فروردین 1389 10:01
سلام و سال نو مبارک بازهم سالی جدید آغاز شد همراه با آرزوهای جدید، در واقع ما همین که در موقعیت جدید قرار میگیریم بالطبع اولین چیزی که به نظرمون میرسه خواسته های جدیده و همین موضوع هست که باعث دلگرمی ما از قرار گرفتن در این وضعیت میشه، یعنی فکر میکنیم که( آخ جون بالاخره امسال بهش میرسم یا فلان کارو انجام میدم) و همین...
-
هستم اگر می روم ...
سهشنبه 25 اسفند 1388 12:27
سلام بر شما که با من بودید، شایدم نبودید و اصلا منو جدی نگرفتید. شاید منو نشناسید، اسممو ندونید ، از قیافم خوشتون نیاد، ندونید اهل کجام و هزار بی خبری دیگه اما اینو بدونید که من هم مدتی هستم. مدتی اینجا هستم اما معلوم نیست که تا چه موقع!؟ فقط میدونم که ما امروز هستیم و فردا نیستیم، خیلی راحت و زیبا. این خصوصیت ما...
-
... از که می ترسی!؟
یکشنبه 2 اسفند 1388 15:50
سلام می گن برادر مرگه، می گن مرد نیستی اگه بترسی، می گن... دقیقا یادم نمیاد دیگه چیا میگن اما از این حرفا زیاد زده شده ! به نظر من ترس خیلی خوبه، احساس ترس و خطر کردن خیلی خوبه، بعضیا در مواجهه با خطر به روی خودشون نمیارن که ترسیدن اما بعضیا به خاطر اعتماد به نفس واهی از احساس ترس و خطر کردن فرار میکنن و اینجاست که کم...
-
بخوان و عمل کن
شنبه 26 دی 1388 11:19
از نظر گاندی هفت موردی که بدون هفت مورد دیگر خطرناک هستند: 1-ثروت، بدون زحمت 2-لذت، بدون وجدان 3-دانش، بدون شخصیت 4-تجارت، بدون اخلاق 5-علم، بدون انسانیت 6-عبادت، بدون ایثار 7-سیاست، بدون شرافت
-
گفتن یا نگفتن مسئله این است...
چهارشنبه 16 دی 1388 12:38
از بس در این زمانه ندیدم ز اهل درد........اظهار درد خویش به وبلاگ میکنم شاید همه ما هیچ وقت نتونسته باشیم کسی رو پیدا کنیم که بتونیم راحت باهاش درد و دل کنیم. به شخصه در هیچ یک از دوره های زندگیم کسی نبوده که محرم تمام اسرارم باشه. وقتی ازدواج می کنی این توهم برات بوجود میاد که بالاخره کسی رو پیدا کردم تا بتونم تمام...
-
دندان ببر
دوشنبه 14 دی 1388 10:59
درود بر شمایان شاید همانطور که میدانید یا نه اسم تیتر این نوشته را از نام یکی از کتابهای پال توئیچل برداشته ام .پال توئیچل یکی از رهبران بزرگ مذهب اکنکار محسوب میشود. و او خودش این نام را از یک داستان که مولوی برایش نقل کرده انتخاب کرده است. جالبتر این است که بدانید در مذهب اک اعتقاد بر این است که مولانا خدای آسمان...
-
درد مزمن ایرانی... اختلاف پدران و پسران
چهارشنبه 9 دی 1388 09:51
سلام به تاریخ که نگاه میکنم و ماحصل تجربیات تلخ و شیرین پدرانمان را می بینم ناخودآگاه به یاد نسل های بعد می افتم ،فرزندانی که مارا شکست خوردگان تاریخ می پندارند . جایی که از ما سوال کنند چه قدمی در راه تعالی فرهنگ اجتماعی برداشته اید ما چه برای گفتن خواهیم داشت؟ در مورد پی ریزی جامعه نوین چه؟ جهت گیری و ساخت زیر بنای...
-
آتیش پاره--- شاخه گلی برای ملی کوچولو
سهشنبه 1 دی 1388 10:43
سلام بدون مقدمه میگویم که با دخترش وارد شد، برای مقدمه چینی یک حرکت بزرگ برای یک حادثه، یک واقعه در راه بود آمده بود تا بلکه بتواند با پیشدستی اعتماد به نفس ملیحه کوچولو و اطرافیانش را با یک حرکت انتحاری ویران کند اما... آتیش پاره (مامان پسره، مادر شوهر احتمالی آینده ملی) بعد از سلام و چاق سلامتی و از این حرفا شروع...
-
تبریک
شنبه 28 آذر 1388 12:55
سلام سرکار خانم نیلیا دبیر تحریریه محترم مجله (آرامش جای خالی ) با سلام، انتصاب به جا ، شایسته، بایسته و دیر هنگام شما را به این سمت خطیر تبریک عرض کرده از خداوند متعال پیشرفت روز افزون و کوری چشم دشمنان و ایضا صعود پرسرعت شما به درجات بالاتر را از مدیر مسئول توپ آن نشریه جامع ومانع خواستارم ، حقوق عالی متعالی باد. در...
-
حرف زیادی
چهارشنبه 18 آذر 1388 10:55
سلام و صد سلام بر شما مشتاقان و دوستان دیرینه روزهای گذشته را به امید سلامت حال اینترنت به دعا مشغول بودم و به کلی از فعالیت روزمره فارغ تا اینکه خبر آمد خبری نیست و روزهای دلهره مخابراتیان به سرآمد و ایام به کام شد و دست شفابخش سهام دار فره بخش بر تن بینوای ارتباطات لغزشی کرد و نذرهای منتظرانش را مورد عنایت قرار...
-
خانواده ی ملون
یکشنبه 8 آذر 1388 12:20
سلام بر شما متاثر از گفته های دوستی مهربان ، داستانی غم انگیز بشنوید از خانواده ای که اهالی آن سبز می پندارندش وشاید شما! او می گوید : یک چیزی شنیدی از اینجا،اما ندیدی. این خانواده پدر ندارد ، پسر ندارد وحتی مادر، به خانواده ما رنگ سبز زده اند و به دلمان رنگ سرخ ، در محضر این خانواده برای کسی ارزش قائل نیستند چون کسی...
-
... و زندگی آغاز می شود! راند دوم: درآمد
دوشنبه 2 آذر 1388 11:15
سلام در ادامه باید خاطر نشان کنم که زندگی خانوادگی در عین حال که از نظر بعضی از مجردین عزیز مساوی با یک اشتباه بزرگ !، از نظر قدما و بزرگان یک موهبت الهی ، و از نظر کودکان یک آرزوی دست نیافتنی معنا پیدا می کند، از نظر بنده آنچنان هم هولناک نمی نماید البته به شرط و شروط خاص. شرط تشکیل خانواده به غیر از مسائل معنوی و...
-
... و زندگی آغاز میشود !!!!!!!!!!!!!! راند اول: کلیات
یکشنبه 1 آذر 1388 12:25
سلام این پست نگاهی انتقادی است بر حاشیه های یک آغاز، یک شروع طوفانی ، بادها تماما بر خلاف انتظار می وزند و نیروی محرکه ات به تنهایی کار گشای مشکلات نخواهد بود. همیشه در نوشته هایم در باب آداب و رسوم این مرز و بوم حد اعتدال را رعایت نموده ام اما نتوانستم در نگاه واقع نگرانه خود دست از سیاه نمایی بکشم. همانگونه که...
-
زندگی شراکتی
سهشنبه 26 آبان 1388 11:57
سلام بر دوستان جانی پیشاپیش از ابراز محبت شما دوستان تشکر میکنم و بهترین ها را برای شمایان آرزومندم امیدوارم همیشه سربلند و سعادتمند باشید. تشکر میکنم از شما که دوری راه از مهرتان نکاهید و حرارت محبتتان با سرمای فاصله کم فروغ نگشت. از شما که در جشن محقرمان قدم به دیده گذاشتید ممنونم و همینطور از شما که به یادمان بودید...
-
توقف . تاسف
دوشنبه 11 آبان 1388 12:12
سلام انتظار ندارم بتوانم با این روحیه حرفی بزنم.اما تنها خواستم درد دلی کرده باشم با تو، هر چه غریبه تر باشی بهتر است. ناله مردمان از سر بی کسی و تنهایی است، همچون فریاد بیمار در هنگام درد که گویی رنجش را با تو قسمت میکند. نمیخواهم دردها قسمت شوند، دهانم را میدوزم. ... آناریاک ...
-
ذهن زیبا
چهارشنبه 6 آبان 1388 11:09
سلام احوالات آدمی پر است از عجایب و شگفتی ، این را فقط بنده نمیگویم نصفشو تو گفتی درسته ! لا اقل برای بنده که اینگونه میباشد مخصوصا پس از حادثه چندم اردیبهشت و تبعات آن... زندگی مشترک آغازی است بر پایان بی مسئولیتی، رفیق بازی ، ولگردی های شبانه ، دوستی های عشقولانه و کلا خیالتان را راحت کنم، یه کلام ! همه چی تموم شد....
-
خانه ی آقا مجید
دوشنبه 4 آبان 1388 10:23
سلام روز های کوتاه و سرد پاییز و زمستان از راه رسیدند و با خودشون دلتنگی و تنهایی رو به همراه آوردن. سوای مشخصه های فردی و علایق و سلایق، این دو فصل سرمای زیادی رو هم به ارمغان میاره. و دوباره جدای از این همه سیاه نمایی ها این دو فصل تاریکی رو هم به ما هدیه میکنه. و بالاخره اینکه، همه به دنبال نور و گرما و صفا هستیم....
-
جای خالی آقا یا خانم ب !
چهارشنبه 29 مهر 1388 09:32
سلام علیکم دیشب شب سرد، پر انتظار ، خسته کننده ، متفاوت ، و در کل جالب بود! جالب از این جهت که بنده به فیلم علاقه بسیار زیادی دارم و حتی میتونم اینجوری بگم که فیلمو از ماکارونی بیشتر دوس دارم. خب از هر چه بگذریم از دیر کردن دوستان و عزیزان نمیشه گذشت، اول اینکه حدیث جان ممنونم از دعوتت، خیلی خوش گذشت. دوم ، نیلیای...
-
بگذار دنیا بچرخد ... بایست و لبخند بزن
دوشنبه 27 مهر 1388 14:44
درود بر شما یادم نخواهد رفت که چه بود و چه شد. یادم نخواهد رفت چه ها بر من گذشت. از یاد نخواهم برد روزهای طی شده را و آن هنگام که برای مروری بر ایام ذهن پریشان را میگردانم تنها خواهم گفت : عمر ما در نظر ناظر روزگار همچو نمایشی بر پرده ایام نقش میگیرد لیکن تماشاچی را از نقشت راضی بدار... بگذار دنیا بچرخد ، سپس با...
-
درس آخر ...
سهشنبه 21 مهر 1388 09:00
درود بر شما امروز در حالی که داشتم قدم بر می داشتم و سیر اتفاقاتی رو که چند وقته دامن گیرم شده رو مرور میکردم و در همون حال آموزه های کتاب جدیدم " این کتاب بی فایده است " رو به یاد میاوردم نا خودآگاه این جمله رو با خودم تکرار کردم: این هم درس آخر نیست . همیشه نگاه ما آدما به زندگی تک بعدیه هر چند خودمون از...
-
وقتی خودمان را به خواب می زنیم!
شنبه 18 مهر 1388 09:11
سلام امروز روی سخنم با توست.بله تو... بله خودت. اولش برات یه مثل میارم که منظورمو از همین اول تا آخرش بخونی، مثل اینه : سحر خیز باش تا نامرد و تنبل و سرکاری و حال گیر و بی حال نباشی. دوم اینکه برنامه سه روزه ی منو خراب کردی و واقعا ناراحت شدم. آخه تنبلی تا کی!!!!!!!!!؟ والا بده آدم معروف به تنبلی بشه. آخه بابی بدبخت...
-
یک عمر اشتباه ! با عرض پوزش ...
شنبه 11 مهر 1388 12:16
سلام امیدوارم از شنیدن ناله های ناموزون اینجانب خسته نشده باشید و کماکان پای ایرادات خام اینجانب بنشینید و عمری تلف کنید و جهنمی که برایتان آماده میسازم را در برابر مجسم کنید و لااقل بیهوده عذاب نکشید! گفتم عمر و یاد جوانی افتادم، یادش بخیر چه روزهای بی مسئولیتی بود! واقعا حیف شد . میدونی چرا!؟ میدونم که نمیدونی . اما...
-
روایت ها ادامه دارند ...
دوشنبه 6 مهر 1388 12:25
سلام باز آمد بوهای قدیمی ! بله، دوباره درس و مشق و یه جورایی تموم شدن خوشی بچه ها و سپری کردن عمر گرانبها به بهانه باسواد شدن! یاد یه شعر افتادم که میگه: چون نیست در این زمانه سودی ز خرد جز بی خرد از زمانه سودی نبرد! البته منظورم نفی آموزش و پرورش نیست بلکه منظورم نفی رویه غلط اتخاذ شده در نظام آموزش وپرورشه! جالب...
-
همینجوری............!
سهشنبه 31 شهریور 1388 13:19
سلام اول: خواهش میکنم خانم پارمیس! دوم: شما هنوز وارد دانشگاه نشدی حواس پرتی داری!خدا به دادت برسه بعد از دانشگاه!!!!!!!!!! سوم: بنده چند سالی میشه که دانشگاه رو تموم کردم. چهارم:من اصلا در قسمت سمت چپ وبلاگم طالع بینی نگذاشتم. پنجم:خوشحال شدم که به من سرزدی امیدوارم باز هم از این اشتباهات مرتکب بشی. ششم: امیدوارم...