جای خالی آقا یا خانم ب !

سلام علیکم

دیشب شب سرد، پر انتظار ، خسته کننده ، متفاوت ، و در کل جالب بود! جالب از این جهت که بنده به فیلم علاقه بسیار زیادی دارم و حتی میتونم اینجوری بگم که فیلمو از ماکارونی بیشتر دوس دارم.

خب از هر چه بگذریم از دیر کردن دوستان و عزیزان نمیشه گذشت، اول اینکه حدیث جان ممنونم از دعوتت، خیلی خوش گذشت. دوم ، نیلیای عزیزم که هر چه بلا بر سرم بیاری بازم نوکرتم! و سوم، هرچی میکشم از دست این ملی هست. والا! زورم به بقیه نمیرسه مجبورم تمام مشکلات رو سر تو خالی کنم، ببخشیدا !(البته شوخی میکنما ) . 

فیلم مستندی که دیشب دیدیم پر از درد و رنج یک زن روستایی بود از این جهت که به دلیل مشکل شوهرش نمیتونست باردار بشه، این فیلم بیشتر به مسائل خصوصی این زوج و مشکلاتی که به دلیل نازا بودن این زن در جامعه روستایی باهاش دست به گریبان بود پرداخته بود و به نوعی سیاه نمایی از اوضاع پدر سالاری حاکم بر جوامع با سطح فرهنگ پایین می پرداخت. البته جالب بود که همین فرهنگ دستاویزی شده بود برای نقش اول این فیلم(مردی به نام ولی که مورد توجه کسی نبود به جز، ملی  ). خلاصه فیلمی بود که اگر قرار بود از 20 نمره ای بهش بدم ، ...

ادامه مطلب ...

بگذار دنیا بچرخد ... بایست و لبخند بزن

درود بر شما

یادم نخواهد رفت که چه بود و چه شد. یادم نخواهد رفت چه ها بر من گذشت. از یاد نخواهم برد روزهای طی شده را و آن هنگام که برای مروری بر ایام ذهن پریشان را میگردانم تنها خواهم گفت :   


 عمر ما در نظر ناظر روزگار همچو نمایشی بر پرده ایام نقش میگیرد لیکن تماشاچی را از نقشت راضی بدار... بگذار دنیا بچرخد ، سپس با لبخندی سرشار از رضایت راه خود را در پیش گیر.


به یاد روزهای سختی که میگذرد و توانمان را میکاهد. برای رهایی از دوزخ باید برزخ درونت را رام کنی. 


                                                 سخنی بی فایده از    ... آناریاک ...

درس آخر ...

درود بر شما

امروز در حالی که داشتم قدم بر می داشتم و سیر اتفاقاتی رو که چند وقته دامن گیرم شده رو مرور میکردم و در همون حال آموزه های کتاب جدیدم " این کتاب بی فایده است " رو به یاد میاوردم نا خودآگاه این جمله رو با خودم تکرار کردم: این هم درس آخر نیست.

  همیشه نگاه ما آدما به زندگی تک بعدیه هر چند خودمون از جنبه های مختلف اونو بررسی میکنیم و باور به ضعفمون نداریم اما، همیشه یه چیزی هست که در دنیای مادی نمیشه روش حساب کرد و اون بدون شک مابعدالطبیعه هست. 

رازی که برای عموم مردم کشف نشده و آشکار نخواهد شد چون منصور حلاج و مولوی و... تعداد انگشت شماری از این انسانها میشن. به یاد آوردم که چه روزهایی حرص خوردم و چقدر بیمناک و امیدوار روزها رو سپری کردم . در حالی که هر روز فکر میکردم این آخرین روز و آخرین درس هستش که بر من دیکته شده و دیگه تحملی بر ادامه نیست. اما از شب گذشته دیگه به خودم اجازه ندادم دست فانی دنیا منو به کام بکشه. دیشب رو استراحت کردم و امروز سعی در آموختن درسی جدید دارم.

درسی که هر روز ورقی جدید میخوره. مطمئن باشید آموزگار درس آخر خودمونیم.

                                                                          ... آناریاک ...

وقتی خودمان را به خواب می زنیم!

سلام

امروز روی سخنم با توست.بله  تو... بله خودت. 

اولش برات یه مثل میارم که منظورمو از همین اول تا آخرش بخونی، مثل اینه :


سحر خیز باش تا نامرد و تنبل و سرکاری و حال گیر و بی حال نباشی.

دوم اینکه برنامه سه روزه ی منو خراب کردی و واقعا ناراحت شدم. آخه تنبلی تا کی!!!!!!!!!؟

والا بده آدم معروف به تنبلی بشه. آخه بابی بدبخت چه گناهی کرده!؟ 

پس در پایان عرایضم برادرانه نصیحتت میکنم که دیگه از امروز و بعد از خوندن این مطلب آموزنده و اثرگذار با خودت تصمیم بگیری که بچه خوبی بشی و به حرفای دوستات گوش بدی و ناخناتو بگیری و بیش از این به تبلی ادامه ندی! باشهههههههههههههههههههههههههههه!!!!!!!!!!!؟

آفرین، دیگه تکرار نشه. برای دلجویی از ما هم میتونی یه شام دعوتمون کنی. همین!


                      نقدی بر گیرایی رختخواب برای mali

                                                                              ... آناریاک ...

                                     


یک عمر اشتباه ! با عرض پوزش ...

سلام

امیدوارم از شنیدن ناله های ناموزون اینجانب خسته نشده باشید و کماکان پای ایرادات خام اینجانب بنشینید و عمری تلف کنید و جهنمی که برایتان آماده میسازم را در برابر مجسم کنید و لااقل بیهوده عذاب نکشید! 

گفتم عمر و یاد جوانی افتادم، یادش بخیر چه روزهای بی مسئولیتی بود! واقعا حیف شد . میدونی چرا!؟ میدونم که نمیدونی . اما شمایانی که جوونید و احتمالا در دانشگاههای پر مغز کشورمون به کشف دانش مشغولید و از گرفتن هیچ جزوه خوش آب و رنگی دست نمی کشید بدونید که عقل و علم فقط در همون چهارچوب خراب شده معنا داره و در دنیای بیرون هیچ خبری از این بچه بازیها نیست.

میدونید در دنیای بیرون از دانشگاه شما جوان و بیشعور فرض میشید و عده ای از بندگان خدا که مویی سپید کردن نبض حرکت شما رو به دست گرفتن. من یه مثال بزنم و دوباره زانوی غم بغل نکنم. روزی رو به یاد بیارید که پیامبر اسلام بت پرستها رو به دین خودش دعوت کرد اونها فقط یه جمله برای اثبات حقانیتشون داشتند، اونها گفتند پدران ما و پدران پدران ما بت پرست بودند. با پدرانمون کار ندارم اما روزی رو مجسم کنید که جوابی برای سوال پسرانمون نداریم ...!


                                                                       ... آناریاک ...